وصیّت نامهی شهید علی زاهدی
این حسین کیست که عالم همه دیوانهی اوست این چه شمعی است که جانها همه پروانهی اوست1
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریّت، حضرت مهدی(عج) و نائب بر حقّش
امام امّت پیر جماران. سلام گرم من بر تمام مسلمین و بهخصوص بر امّت شهیدپرور
روستای خطیرکلا.
پدر و مادرم! پس از شهید شدن من! برایم گریه نکنید چون از گریه کردن شما دشمنان ما خوشحال خواهند شد، خوشحال باشید که چشم دشمنان اسلام کور خواهد شد. و همچنین با شهید کردن ما بعضی از آنها که هنوز خواب هستند بیدار خواهند شد.
ای امّت ایران! بعضیها
میگویند اینان برای پول و مقام به جبهه
میروند ولی کور خواندهاند ما برای
پول و مقام به جبهه نمیرویم، بلکه برای حفظ اسلام و مسلمین و ناموس خودمان به جبهه
میرویم و به تمام دشمنان میفهمانیم که ما همه مرد جنگ هستیم و صلح تحمیلی را
نمیپذیریم.
مادرم! میدانم که شبها
بیخوابی کشیدی و رنج بردی ولی این رنج و زحمت
پایمال نمیشود.
برادرم! از تو میخواهم که راه مرا ادامه دهی و تا خون جوانان به هدر نرود و اگر هم توانایی جنگیدن را ندارید کمک تو، مشت محکمی است بر دهان دشمنان اسلام.
خواهران من! حجاب خودتان
را با حجاب زینب پیمان ببندید و این حجاب شما
ضربهای است بر دشمن و به امید
خدا جنگ به همین زودی تمام خواهد شد و پیروزی ازآن مسلمین است به امید پیروزی. اگر
شهید شدم مرا پیش مهدی تیر خطیر دفن کنید.
خدمت گزار اسلام: علی زاهدی